شما به حد کافی از مهارت ها نیاز دارید.به طور مثال برای اینکه بتوانید بر مذاکرات مسلط باشید نیاز به دانستن اصول و فنون مذاکره دارید.نیازی نیست برای مذاکرات معمولی تا سطح یک مذاکره کننده بین المللی سیاسی به دنبال آموزش های پیچیده بروید,به گونه ساده تر برای بلند کردن یک کیسه برنج حداکثر به توانایی معادل 25کیلوگرمی نیاز دارید,لازم نیست زیر وزنه های 250کیلوگرمی بروید و مدت ها خود را زیر آن شکنجه کنید,مهارت ها نسبت به علایق و ارزش های کاری ثبات کمتری دارند به این معنا که,شما می توانید از طریق تمرین آموزش و کسب تجربه مهارت های خود را توسعه دهید یا مهترت های جدیدی کسب کنید و همینطور اگر از مهارت هایتان استفاده نکنید ممکن است دچار ضعف شوند.باید منافع کسب مهارت های جدید را تعیین کنید.کسب مهارت ها به لحاظ وقت,تلاش و (احتمالا)پول,هزینه بر است بنابر این زمانی که فرصت جدیدی در محیط کار را مورد برسی قرار می دهید,کمی در این مورد فکر کنید که آیا از مهارت هایی که برای فرصت جدید لازم است ارزش سرمایه گزاری دارد یا خیر.